نمیدونم مشکل از کجاست که هیچوقت نتونستم دوستمو متقاعد کنم که دست از متلک انداختن تو خیابون برداره.
اینکه این موضوع علاوه بر بی احترامی و توهین آمیز بودنش, یه تعرض جنسیه و فکر نمیکنم هیچکس تا الان گفته باشه عجب متلک جالبی بهم انداختی بیا بیشتر آشنا شیم.
اینکه این موضوع به خودی خود به اندازه کافی غلطه و بجز کشور بی در و پیکر ما همه جا خلاف قانونه و جریمه داره.
اینکه فکر نمیکنی دیگه به قدری عمر کردیم که بفهمیم این کار اشتباهیه و باعث ناراحتی مردم میشه.
اینکه مردم به اندازه کافی مشکلات دارن و این کار بیشتر آزارشون میده.
خیلی پیش اومده بحث کنیم و حس کرده باشم متقاعد شده باشه ولی به محض اینکه باز فرصتش پیش میاد انگار اختیارشو از دست میده.
چند ماهیه که دست از تلاش برداشتم و دیگه بحثی نمیکنم.
من یه دیدگاه روانشناسانه دارم شب میام کامنت میذارم