من

نمیدونم مشکل از کجاست که هیچوقت نتونستم دوستمو متقاعد کنم که دست از متلک انداختن تو خیابون برداره.

اینکه این موضوع علاوه بر بی احترامی و توهین آمیز بودنش, یه تعرض جنسیه و فکر نمیکنم هیچکس تا الان گفته باشه عجب متلک جالبی بهم انداختی بیا بیشتر آشنا شیم.

اینکه این موضوع به خودی خود به اندازه کافی غلطه و بجز کشور بی در و پیکر ما همه جا خلاف قانونه و جریمه داره.

اینکه فکر نمیکنی دیگه به قدری عمر کردیم که بفهمیم این کار اشتباهیه و باعث ناراحتی مردم میشه.

اینکه مردم به اندازه کافی مشکلات دارن و این کار بیشتر آزارشون میده.

خیلی پیش اومده بحث کنیم و حس کرده باشم متقاعد شده باشه ولی به محض اینکه باز فرصتش پیش میاد انگار اختیارشو از دست میده.

چند ماهیه که دست از تلاش برداشتم و دیگه بحثی نمیکنم.

نظرات  (۴)

من یه دیدگاه روانشناسانه دارم شب میام کامنت میذارم

پاسخ:
خیلی مرسی. منتظرم

 قضیه‌ی تیکه انداختن ‌‌‌‌و تیکه شنیدن یه پدیده‌ی روانیه عجیبیه که من فکر میکنم فقط توی ایران به بقای خودش داره ادامه می‌ده.

ماها توی غریزه جفت.گیری هیچ فرقی با سایر جک و جانورا نداریم الا قدرت تفکر و تصمیم گیری نهایی. وقتی این میل به جفت‌گیری توی بستر فرهنگی رشد پیدا نکنه بعضی از آدم‌ها همچنان تیکه انداختن جنسی رو رفتاری در راستای جفت‌گیری می‌شناسن (چون با سایر رفتارهای جفت‌گیری و ارتباط گرفتن با جنس مخالف آشنا نیستن) و از طرفی شاید برات جالب باشه واقعا یسری جنس مونث توی ایران هستن که از این که کسی توی خیابون بهشون تیکه جنسی نندازه ناراحت می‌شن. که نکنه من سکسی نیستم و کسی بهم مزخرف نمیگه توی خیابون؟ :))))) درکل پدیده‌ی جالبیه.

یا الان یه جایی جوین شدم توی تلگرام طرف اومد بهم گفت تو کصی؟( چون آی‌دی و اسم اکانتم مشخص نبود که زنم یا مرد) و وقتی گفتم کیرم تیز تره خودش ناراحت شد که چرا اینطوری جواب دادم :))

پاسخ:
کاملا موافقم با شباهتای زیادمون با مابقی جک و جونورا و ژن های مشترک خیلی زیادی که داریم که روی رفتارمون و حرکاتمون و تلاشمون برای بقا تاثیر گذاشته و اینکه جنس نر بدنبال جنس مخالف باشه هم بخشی از این شباهتاس. بهرحال انسان از گونه ی پستان دارانه و مطالعات زیادی روی ساختار ذهنیمون شده.
منتهی اینکه هوش ما بیشتره غیر قابل انکاره و همین هوش بیشتر باعث بدست گرفتن قدرت توسط ما انسانا روی کره زمین شده. تعجبم از اینه که چطور توی موقعیتای زیادی این هوش بیشتر کلا میره پشت پرده و محو میشه. چطور انسان به نقطه ای میرسه که رفتاریو از خودش نشون میده که اگه خودش مقابل اون رفتار قرار بگیره به شدت آزرده خاطر میشه. فکر میکنم این بخش از رفتارمون به همون ژن های مشترکمون برمیگرده و اینکه از کدوم سیستم تصمیم گیریمون داریم استفاده میکنیم.

بنظر میرسه طی پنج سال اخیر کمتر شاهد این رفتار بوده باشیم. بنظرم یه یه دلیلش اگاهی رسانی از طریق شبکه های اجتماعی باشه. از نظر قانونی فکر میکنم میشه پیگیر بود و جز جرائم محسوب بشه.ولی کیه که پیگیری کنه.

پاسخ:
حالا اینکه دقیقا پنج سال اخیر رو نمیدونم اما توی خیابون که میرم موردای خیلی زیادی رو میبینم
شاید اینکه توی خیابون کم شده یه علتش این باشه که راه های ارتباط متنوع تر شده وگرنه همون حرفایی رو که توی خیابون میدیدم الان توی فضای مجازی میبینیم
الگوی رفتاری همونه مکانش تغییر کرده

منم یه دوستی دارم عین دوربین مداربسته زل میزنه به مردم

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی